جستجو
-
۲تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر
نامه از حمید السلطان، احتمالا به عمید لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: امروز جمعه ۱۵ ماه است و این نامه را بعد از خواب قیلوله می نویسد. از دیدن شرحی که مخاطب به واسطه شاهزاده والا تبار نوشته بود و سلامتی او مسرور شده است. درباره محاسبات مالی می نویسد و فرستادن بیرام کدخدا از سوی سرتیپ به شهر برای تفریغ حساب ها و از مخاطب خواسته تا تکلیف کدخدا را مشخص کند؛ درباره گوسفندان مقتدر نظام، ندادن حقوق برج ثور، ادامه دادن دوای اطفال و کاهش قیمت آن، علی محمد از ورقه ۱۷ تومان آورده و به والده مخاطب تحویل داده است. از اینکه مخاطب ستار نام را مدیر دستگاه طباخیه عمیدیه قرار داده و طبخیات او مطبوع طبع...
-
۴تصویر
صلح نامه های وراث اسکندر خان، ۱۳۳۳ ق
صلح نامه هایی میان ورثه حاج اسکندر خان سرهنگ صولت السلطان: حاج میر آقا با وکالت همسرش [تاج آمال خانم] (خواهر اسکندر خان)، حبیب الله خان سلطان (برادر اسکندر خان)، و حاجیه بیگم خانم (دختر میرزا عبدالحسین سررشته دار و همسر اسکندر خان): ۱- حاج میر آقا با وکالت از طرف همسرش و حبیب الله خان سلطان یک ثمن [یک هشتم] یک دانگ ملک از جمله شش دانگ قریه بایزید و دانقران را به حاجیه بیگم خانم در عوض مبلغ یک صد و بیست و پنج تومان رایج قران جدید منتقل کرده و صیغه مصالحه به شرط اختیار فسخ جاری شده است؛ ۲- صلح نامه حاج میرآقا (با وکالت از طرف همسرش) و حبیب الله خان سلطان با حاجیه بیگم خانم در خصوص یک پانزده...
-
۳تصویر
نامه، ۱۳۴۲ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: خبر دریافت برات تجاری به مبلغ ۶ تومان از طرف مخاطب که به سرکار علیه تحویل داده شده، گرفتن طلب مخاطب از سرتیپ و پرداخت قروض به کربلایی حسن و بیوک خانم؛ سؤال از نتیجه اقدام آقای مقتدر که قرار بود با کمک آقای اصفهانی انجام شود؛ آوردن ۳۸ من آرد از قریه زاویه به منزل؛ آنچه مخاطب درباره سرکار علیه نوشته بوده برای خود خانم خوانده، ایشان در باب مسائل اقتصادی قناعت دارند و ذکر این مورد لزومی ندارد و پدر و مادر دوست اولاد خود هستند و برای مصالح آنان تلاش می کنند؛ انتصاب آقای محمود خان انصاری امیراقتدار برای ایالت آذربایجان؛ آمدن سردار ناصر به تبریز و اقامت در منزل عدل...
-
۱تصویر
نامه از والده و منتصرلشکر
نامه در دو صفحه، احتمالا به عمید لشکر؛ یک صفحه از طرف والده نوشته شده، خوشحالی از رفع کسالت نورچشمی و بازگشتش به خدمت و فعالیت، آرزوی دیدار او، توضیح درباره دادن جواب نامهها بلافاصله پس از دریافت نامه، خبر رسیدن آرد و جوراب و کبکها، دریافت پولی که نویسنده برای خرجی میفرستد، قیمت سرداری، دلخوری حمیدالسلطان از مخاطب بابت ندادن نامه، درباره نگرانی حاجی اسمعیل بابت گندم و روغن، درباره گلها و کاشتن باغچه، سلامتی ملوک خانم و راضیه، اهالی خانه، همشیره و همشیرهزادهها، اشاره به پختن نان برای خانه، درخواست فرستادن ده تومان برای دادن طلب کربلایی محمد علی؛ در صفحه دوم منتصر لشکر اشاره کرده است که...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر به تاریخ ۲۱ رجب؛ درباره سلامتی خانواده؛ پیشرفت میرزا ابوترابخان در خواندن و درخواست خلعت برای او؛ مطالبه غله؛ درخواست نوشتن نامه به صورت هفتگی؛ سؤال درباره تمایل مخاطب به خریدن حصه عطا بیک از روستای ورقه؛ نظرعلی بیگ میرزا ابوترابخان را واسطه غفارخان سلطان کرده و امیرالامراء العظام حاج سطوة السلطنه آنها را به نویسنده رجوع داده که او هم مسئله را خاتمه داده، نگرانی از بابت غفار خان سلطان و دادن مواجب محمد خان توسط مشهدی محمد آقا؛ اینکه نویسنده بیست و دو تومان پول نقدی را که به تبریز آورده بوده برای خانه و تدارک زمستان خرج کرده است، اما اگر بیست و هفت تومانی که از...
-
۱تصویر
وصیت نامه اسکندر خان صولت السلطان، ۱۳۳۰ ق
وصیت نامه اسکندر خان صولت السلطان سرهنگ فوج قهرمانیه با وصایت برادر صلبی خود، معتمد السلطان حبیب الله خان سلطان، و با نظارت همسرش [حاجیه بیگم خانم]، دختر آقا میرزا عبدالحسین، به این قرار که خمس متروکات شامل مواشی، اثاث البیت، املاک، رخوت زنانه، و طلاآلات در عوض مهریه و سایر حقوق به همسرش داده شود. بعد از پرداخت قروض، ثلث باقی برای نماز و روزه، سی سال نماز آیات، حمل جنازه به نجف، و غیره مصرف شود و باقی را میان وراث تقسیم کنند.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر؛ درباره وضعیت نویسنده در خصوص دادن مرخصی به فوج تبریز پس از دریافت تلگراف و نامه امیر سردار کشیکچی باشی از طریق امیرالامراء حیدرخان امیرتومان و دادن مقداری جیره به آنان؛ چون کتابچه ثبت جیره در دست نویسنده بوده و کامل نشده ناچار با مقرب الخاقان علی نقی خان سرهنگ که برای دیدن خواهرش به خوی می رفته همراه شده است؛ تصمیم برای رفتن به تبریز به منظور محاسبه عمومی قورخانه که با اطلاع از فوت دختر سرهنگ که عیال هژیرالملک بوده با وی به مرند رفته؛ دیدار با میرزا ابوترابخان؛ به این دلایل نتوانسته به حضور مخاطب برسد و از این بابت ناراحت است؛ پیشنهاد علی نقی خان سرهنگ برای دادن...